Thursday, February 01, 2007

طنزهای ناصرخالديان:

ناصر طنز نويس زبردستی است. کم می​نويسد ولی نوشته​هایش خوب و پخته است. خط قرمزها را می​شناسد. محدوديتها و خطرات محيط خود را بخوبی تشخيص ميدهد. طنزش در دریایی از ملاحظات و مصلحتها غوطه ميخورد. بخوبی ميتوان حدس زد که چند بار نوشته​اش را نوشته و پاک کرده تا مبادا بهانه به دست اربابان سانسورچی بيفتد و برايش دردسر درست کنند. موقعيت او با موقعيت امثال ما که در خارج از ايران زندگی ميکنيم و مجبور به رعايت اينگونه ملاحظات امنيتی نيستيم متفاوت است. بنابر اين ارزش​گذاری برروی طنز او متفاوت تر از نوشته​های ماست. بنظر من کار او باارزش​تر است . حيف و صدافسوس که چنين استعدادهايی در محيط بسته و خفقان ايران زمينه رشد ندارند. يک نويسنده بجای اينکه توانش را در خلق و ابتکار و نوآوری و بالابردن کيفيت مطالبش کند٬ بايد همه حواسش به اين باشد که مبادا از نوشته​هايش بوی مخالفت با حريم مقدس حکومت برآيد و نانش را آجر کنند.
بگذريم. ناصر خالديان تبحر خاصی در پرورش طنز موزون دارد. از ميان نوشته هايش٬ طنز زیر را انتخاب کرده​ام که باهم مرور ميکنيم:


 Haditoons.com كاريكاتور: بزرگمهر حسين‌پور

اي وطن تا هر كرانت هسته‌اي
بحث هر پير و جوانت هسته‌اي
هر خبر از اين و آنت هسته‌اي
تخم لق در هر دهانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

آن وكيل و آن وزير و آن مدير
راحت و در برجِ عاج و سير سير
از منِ خسته بخواهد: شير گير!
شيرگيرانِ نهانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

آن يكي تكنيسين بمب اتم
وان دگر كله فرو كرده به خُم
وين يكي در فكر اعجازست و قم
الغرض تا جمكرانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

اين وطن دارد كه درد بي شمار
اقتصاد و اعتياد و زهرمار!
هم تورم هم گراني هم فشار
چون فشار دشمنانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

صدهزاران مردم ما در غمند
در فلاكت يا ندار و مستمند
اين زمان هم عالِمانت مي‌رَمَند
قمپز و فخر سرانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

«ما همه شيران ولي شير عَلَم»
هسته‌اي‌انديش‌و با اين عقل كم
تا به كي در زير بار جهل خم؟
اي همه تير و كمانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

هسته‌اي بي‌اقتدار و بسته‌اي
چون كلنگِ بي‌سر و بي‌‌دسته‌اي
خسته‌اي از روزگاران خسته‌اي
منزوي از هر جهانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

با چنين بنياد لق لق در رهيم
فكر خود بر نقش ايوان مي‌دهيم
غافل از ويراني منزلگهيم
پاي لنگان خرانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

مدعي! تبعيض با فقر و فساد
اختلاف و تفرقه، كين و عناد
گر كه مردي حل نما عادل‌نماد!
پيشكش باقي به جانت هسته‌اي
ملت بي آب و نانت هسته‌اي

قافيه تنگ آمد و آويختي
آبروي شاعران هم ريختي
اين همه زهر و شكر آميختي
نقطه‌ي لكنت‌‌زبانت هسته‌اي!
ملت بي آب و نانت هسته‌اي


No comments: