Sunday, January 07, 2007

نیم نگاهی به طنز نوشته​های بلوچ:

مقدمه- قرار نيست در يک يادداشت وبلاگی به نقد و بررسی جامع و کامل دست بزنيم زيرا حوصله خواننده يادداشتهای اينترنتی کوتاه است و لذا بهتر است مطالب را بصورت فشرده و در چند قسمت ارائه داد. بررسی آثار ديگران کاری است وقت گير که اگر بخواهيم از ابعاد مختلف به نقاط قوت و ضعف هر نوشته بپردازيم٬ خود حديث مفصلی خواهد شد و در اين مجمل جای نخواهد گرفت.
اصولا هيچ نويسنده٬ نقاش ٬ فيلمساز ٬ شاعر و طنز نويسی نيست که همه آثارش خوب و چشمگير باشد . يک طنز نويس٬ همانند يک شاعر و يا هنرمند٬ کارهای آغازينش قوی نيست ولی کم کم مسير تکامل را پيدا ميکند و آثار چشمگيری خلق ميکند. در بررسی و نقد آثار ديگران بايد اين تفاوتها را در نظر گرفت و منصفانه داوری کرد.
يکی از نوشته​های روان و زيبای عبدالقادر بلوچ ٬ مطلب زير است که هم شيرين است و هم پر از معنی و قابل تامل.
بلوچ در اين نوشته از همان سبک استفاده از حيوانات که قبلا ذکر آن به ميان آمد استفاده کرده و بخوبی آنرا شکل داده است منتها پايان نوشته را به ناگاه رها کرده و با آوردن عبارت انگليسی «نو پرابلم» امکان نتيجه​گيری کامل را از خواننده گرفته است. اين عبارت باعث ميشود خواننده هيچ احساسی در قبال نوشته نداشته باشد و بعبارت ديگر انتظار خواننده از سير گفتار بلا تکليف مانده و همينطوری رها ميشود. البته بلوچ اين نقيصه را در نوشته​های ديگر برطرف کرده که در آينده چند نمونه از آنها را مثال خواهيم زد. بهرحال بسياری از طنز نويسان کارکشته آخرين جمله اختتاميه مطالبشان را معمولا از بهترين جملات انتخاب ميکنند تا خواننده بعد از خواندن آخرين جمله يا عبارت٬ تحريک يا تهييج و يا به خنده بيفتد.

مصاحبه با یک خر




1 comment:

جغد said...

ملا جان شرمنده اینجا رو ندیده بودم. همیشه تاخیر دارم. با تاخیر دو ماهه مبارک باشه.
قربانت.