طنز نوشتههای ف.م. سخن (۲)
در ادامه مروری کوتاه بر طنزهای ف. م. سخن امروز ميخواهيم در باره «انتخاب سوژه» چند خطی را بنويسيم.
يک نقاش هنرمند و يا يک داستان نويس و يا يک فيلمنامه نويس٬ و بالاخره يک طنز نويس ٬ هريک بگونهای سعی ميکنند سوژهای مناسب را برای کار خود انتخاب کنند. اگرچه يک نقاش چيره دست قادر است نقش و تصوير همه مناظر و اشيا را نقاشی کند ولی او در ميان انبوهی از مناظر بدنبال يک سوزه مناسب ميگردد. همين طور است واسواس يک عکاس هنرمند. او دنبال شکار بهترين تصوير از وقايع است .
يک طنز نويس هم همواره دنبال شکار سوژه است. گاهی جذابيت يک طنز نوشته عمدتا بخاطر انتخاب سوژه و موضوع آن است. بنابر اين در انتخاب سوژه نبايد سهل انگاری کرد و در هر مورد طنز نوشت. (بد نيست در همين جا يک نکتهای را خارج از موضوع بحثمان اضافه کنم. طنز نويسی روزنانه کاری است که شيرينی قلم را از بين میبرد. اگر میبينيد مرحوم گلآقا هرروز در اطلاعات طنز مینوشت٬ اولا او يک استثنا بود و ثانيا بسيار کوتاه و مختصر مینوشت.)
ف. م. سخن از آن دسته نويسندگانی است که در انتخاب سوژه طنز بسيار ماهرانه برخورد ميکند. اگر به طنزهای قديمی ايشان نگاهی اجمالی کنيم بخوبی اين تبحر و خلاقيت را در وجود اين نويسنده میبينيم.
حالا ممکن است اين سوال مطرح شود که اصولا رمز و راز اين تبحر و خلاقيت چيست؟ چرا يک سوژه بکر به ذهن مثلا ف. م. سخن ميرسد ولی به فکر من نميرسد؟ بعبارت ديگر چه عواملی باعث مشود که در انتخاب يک سوژه خوش سليقه باشيم؟
برای پاسخ به اين پرسشها منتظر نوشته بعدی باشيد.