Sunday, March 18, 2007

چه چيزي خنده آور است؟


حس شوخ طبعي و مزاح، توانايي خنديدن به چيزهايي است كه خنده دار هستند و ديدن جنبه هاي مضحك و خنده دار چيزهايي كه اغلب آنها را بسيار جدي مي گيريم.

ما همگي از چيزهايي كه معناي خنده داري دارند خنده مان مي گيرد ، فيلمها و تئاترهاي كمدي، داستانهاي خنده دار و جوكها. براي پرورش حس شوخ طبعي و مزاح خود، بايد خودمان را بيشتر در معرض برنامه هاي خنده دار قرار دهيم، مخصوصا زماني كه احساس مي كنيم با خنده حالمان عوض

مي شود‌. شوخي و مزاح وقايع جدي را به حاشيه مي راند و شرايط سخت و مشكل را قابل كنترل تر مي كند.

اما پيدا كردن چيزهاي خنده دار و جالب، در برخي موقعيت ها نيازمند مهارت است. مثل بيشتر مهارت ها، اين مهارت هم براي پرورش يافتن نيازمند تمرين است. داشتن يك حس شوخ طبعي و مزاح بدين معنا نيست كه به هر چيزي بخنديد، اما بدين معنا است كه به جنبه هاي جدي و شوخي چيزها به يك چشم نگاه كنيد. اين به برخي از ما كه طبيعتا منطقي و جدي هستيم، كمك مي كند تا متعادل تر و شوخ تر شويم.

براي درك كامل حس شوخ طبعي بهتر است فرق ميان خنديدن به خودمان، خنديدن به شرايط و خنديدن به ديگران را درك كنيم.

__ خنديدن به خودمان احتمالا ايمن ترين نوع شوخي است زيرا معمولا تهديدي براي ديگران محسوب نمي شود و ما را به عنوان فردي مثبت و متعادل معرفي خواهد كرد.

__ خنديدن به شرايط نيز عموما خطري ندارد مگر در شرايطي كه فرد يا گروهي حساس و ناراحت شوند يا جبهه بگيرند.

__ خنديدن به ديگران كمترين ضريب امنيت و ايمني را دارا است زيرا ممكن است باعث بي احترامي يا بي حرمتي به طرف يا گروه مقابل شود. پس پر واضح است كه بايد از خنديدن به ديگران اجتناب كنيم، اما استثنائاتي هم وجود دارد.


نهايتا كساني از ما كه معمولا قادر به شوخي كردن نيستند، بايد بيشتر روي خودشان كار كنند . از نظر فورست گامپ" شوخ طبعي نوعي لذت است" . با فكر كردن به شادماني نمي توان به شادماني دست يافت. پس بايد واقعا شاد بود. فقط همين

(منتخبی از يک مقاله مندرج در سايت دفتر طنز)

Saturday, March 10, 2007

طنز نوشته های سخن(۳):

شرط لازم برای يافتن يک سوژه ناب طنز٬ داشتن اطلاعات گسترده در زمينه​های متنوع است. اين شرط لازم است اما کافی نيست.
کسانی که اهل مطالعه​اند و از خواندن کتب و مجلات مختلف توشه​ای برگرفته​اند٬ کسانی که جريانات مختلف اجتماعی را از دور و یا نزدیک شاهد بوده​اند٬ کسانیکه با جوامع دیگر آشنایی دارند٬ کسانی​که سفر بسیار کرده و پخته شده​اند ٬ دارای اطلاعات وسیعی هستند که این دانستنیهای گوناگون در مواقع لزوم آنان را برای انتخاب سوژه​ای نو و جالب ياری ميکند.
البته منظور اين نيست که چنين افرادی در زمينه​های مختلف متخصص و کارشناس هستند. بلکه مقصود اين است که تنوع و گستردگی دانش افراد ولو سطحی٬ آنان را در سوژه يابی کمک ميکند.
يک طنز نويس که مسائل اجتماعی را به سخره ميگيرد٬ اگر از مشکلات و مسائل روز بی​خبر باشد چگونه ميتواند سوژه جالبی را برای طنز نوشته​های خود انتخاب کند؟ او بايد اطلاعاتی ولو مختصر از مسائل پيرامون خود داشته باشد. اين اطلاعات يک شبه و يک روزه بدست نمی​آيد.
کسی مثل ف.م. سخن٬ سالها کتاب خوانده٬ روزنامه ورق زده٬ مجله و ماهنامه و هفته​نامه مذهبی و سوسياليستی خوانده٬ هم در جبهه جنگ بوده و هم در فراز و نشيب​های انقلاب٬ هم تاريخ خوانده و هم ادبيات٬ هم اخبار محلی را دنبال ميکند و هم در مورد سقوط مکرر هواپيماها.
طنز نویس موفق قطعا باید وقت زیادی را صرف دیدگاههای دیگران کند. نوشته​های دیگران را بخواند و آنان را با آموخته​های خویش محک بزند و نهایتا از درون دل این موضوعات مختلف٬ سوژه مناسب را انتخاب کند.
دقت در نوشته​های ف. م. سخن به ما این آگاهی را میدهد که چگونه یک سوژه از دل اتفاقات مختلف بیرون آمده است.